1. گروه چشم، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران ، rasolisa2@gmail.com
چکیده: (1218 مشاهده)
سابقهو هدف: انسداد ورید مرکزی شبکیه یک اختلال شایع عروقی وابسته به سن است که در آن ورید اصلی شبکیه به طور جزئی یا کامل مسدود می شود و منجر به ادم ماکولا می شود و این می تواند منجر به تاری دید و از دست دادن بینایی شود. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی عوامل پیش آگهی شامل تغییرات حدت بینایی و ضخامت ماکولا در پاسخ به درمان با تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه کوهورت تاریخی بر روی 107 بیمار مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه انجام شد و وضعیت فشار خون، هایپرلیپیدمی و دیابت آنها ثبت شد. همه بیماران با تزریق داخل زجاجیه ای 1/25 میلی گرم در 0/05 میلی لیتر بواسیزوماب تحت درمان قرار گرفتند. حدت بینایی و ضخامت ماکولا در ابتدا و در تمام پیگیری های بعدی به مدت سه ماه انجام شد. سپس تغییرات حدت بینایی و ضخامت ماکولا مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافتهها: پس از مداخله با بواسیزوماب، بهبود قابل توجهی در حدت بینایی(0/13±0/104 در مقابل 0/22±0/296) و ضخامت ماکولا(64±425/41 در مقابل 51/82±325/94) مشاهده شد (0/001>p، برای هر دو). بهبود ضخامت ماکولا در پاسخ به درمان با بواسیزوماب در بیماران مبتلا به هایپرلیپیدمی به طور قابل توجهی کمتر از بیماران با پروفایل لیپیدی نرمال بود (0/035=p). ارتباط معنی داری بین کاهش ضخامت ماکولا و فشار خون بالا یا دیابت پیدا نشد. همچنین ارتباط معنی داری بین بهبود حدت بینایی و هایپرلیپیدمی، فشار خون بالا، دیابت، سن و جنسیت مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه درمان با بواسیزوماب در بهبود موفقیت آمیز حدت بینایی و ضخامت ماکولاموثر می باشد. هایپرلیپیدمی نیز ارزش پیش آگهی در درمان با بواسیزوماب در بیماران مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه را دارد.
Rasoulinejad S, Maroufi F, Alizadeh A. The Correlation between Predictive Factors and Intravitreal Bevacizumab Therapy Outcomes in Central Retinal Vein Occlusion. J Babol Univ Med Sci 2022; 24 (1) :179-188 URL: http://jbums.org/article-1-9943-fa.html
رسولی نژاد سید احمد، معروفی فائزه، علیزاده احد. ارتباط بین عوامل پیش بینی کننده و پیامدهای درمان با تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب در انسداد ورید مرکزی شبکیه. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل. 1401; 24 (1) :179-188