پدیده مرگ مغزی در ترازوی فقه و حقوق
|
محمدهادی یداله پور ، امین یوسفی* |
، amin@gmail.com |
|
چکیده: (7035 مشاهده) |
سابقه
و هدف: تقدس حیات انسان و کرامت ذاتی وی و حرمت قتل او در تمامی ادیان
ابراهیمی مورد تاکید است. در آموزه وحیانی اسلام، قتل یکی از بزرگترین گناهان به
شمار می رود و هیچ کس حق ندارد حیات خود یا فرد دیگری را به ناحق سلب نماید.
پیشرفت دانش پزشکی و توان بالای نگهداری بیماران و مهارت جراحان و متخصصان در
پیوند اعضاء و تشخیص سطح هوشیاری بیماران موجب شده تا نگهداری از بیماران مرگ
مغزی، به عنوان یک مسئله روز در دنیای پزشکی مطرح شود. در این مطالعه پدیده مرگ
مغزی از دیدگاه فقه و حقوق مورد بررسی قرار گرفت.
مواد
و روشها: دیدگاه و فتاوای فقها، علمای معاصر شیعه و حقوق دانان در خصوص مرگ
مغزی مورد بررسی قرار گرفت. آیات زیادی در قرآن و روایات فراوانی راجع به حق حیات
و ممات انسان وجود دارد که تحقیق و تتبع در اینگونه آیات و روایات از جمله موارد
روش دستیابی به یک نتیجه متقن و مستدل بوده است.
یافته ها: مرگ عبارت از جدایی و
قطع تعلق روح از بدن است. توقف قلب به تنهایی برای استناد به مرگ کافی نیست. ممکن
است، پایان دادن به زندگی فردی که دچار مرگ مغزی شده، در مصادیق قتل نفس قرار گیرد.
مرگ مغزی به تنهایی برای قطع عضو کافی نبوده و جایز نیست. در آوردن اعضای
بیمار مرگ مغزی، قبل از مرگ حقیقی او جایز نیست و بعد از مرگ او هم اشکال دارد.
کسی که دچار مرگ مغزی شده و با دستگاه زنده است، جایز نیست دستگاه را از او
بردارند و عامل این کار، قاتل به حساب می آید. اذن بیمار مرگ مغزی در اهداء عضو هم
مسقط حکم حرمت نیست.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه
فقهی، مباشران در قطع خدمات و یا اقدام کنندگان به قطع اعضاء بیمار مرگ مغزی که
منجر به مرگ قطعی بیمار می گردد، مرتکب فعل حرام شده و ضامن خسارات وارده می
باشند. در صورت اذن بیمار و اولیای دم در اهداء عضو، حق قصاص و دیه ساقط و در غیر
این صورت، حق قصاص و دیه برای اولیای دم ثابت می باشد. |
|
واژههای کلیدی: واژه های کلیدی: مرگ مغزی، اهداء عضو، فقه شیعه، حکم وضعی و تکلیفی. |
|
متن کامل [PDF 193 kb]
(2100 دریافت)
|
نوع مطالعه: گزارش مورد |
موضوع مقاله:
دندانپزشکی(پاتولوژی) دریافت: 1393/9/1 | پذیرش: 1393/9/1 | انتشار: 1393/9/1
|
|
|
|
|
ارسال پیام به نویسنده مسئول |
|