1- گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران ، rhassanzadeh@yahoo.com
چکیده: (4341 مشاهده)
سابقهو هدف: نوروزگرایی و برونگرایی ارتباط زیاد و مثبتی با مشکلات روانشناختی مانند اضطراب و افسردگی دارند. از آنجائیکه بیماری های قلبی و عروقی، نیز روانتنی محسوب می شوند که با اصلاح شیوه های زندگی و تغییر رفتارهای پر خطر می توان از شیوع این بیماری کاست، لذا این مطالعه به منظورمقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نوروزگرایی و سبک زندگی بیماران قلبی-عروقی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی 30 نفر از بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به بیمارستان روحانی شهرستان بابل که به طور تصادفی به دو گروه طرحواره درمانی هیجانی و کنترل تقسیم شدند، انجام گردید. پروتکل طرحواره درمانی هیجانی طی 12 جلسه هفتگی، 2 ساعته اجرا شد. با استفاده از پرسشنامه های نوروزگرایی نئو- فرم کوتاه (NEO-FFI) (نمره 60-12) و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) (نمره 192-48)، قبل از مداخله، بعد از مداخله و یک ماه بعد، دو گروه ارزیابی و مقایسه شدند. یافته ها: دو گروه از نظر سن و جنس تفاوت معنی داری با هم نداشتند. میانگین نمره روان نژندی قبل و بعد از مداخله در گروه کنترل به ترتیب 7/31±38/93 و 4/63±37/80 و در گروه طرحواره درمانی هیجانی به ترتیب 6/94±37/73 و 6/75±32/53 شد. میانگین نمره سبک زندگی ارتقاء دهنده در گروه طرحواره درمانی هیجانی قبل و بعد از مداخله به ترتیب 28/25±113/13 و 32/27±138به دست آمد (0/05p<). اجرای طرحواره درمانی هیجانی بر نوروزگرایی (6/95، 0/014 و 0/205) و سبک زندگی (11/67، 0/002 و 0/302)، تاثیر معنی داری داشته و منجر به کاهش نوروزگرایی و ارتقاء سبک زندگی گردید. نتیجه گیری:نتایجمطالعهنشاندادکهطرحواره درمانی هیجانی می تواندیکمداخلهاثربخشدرکاهشنوروزگرایی وارتقاء سبک زندگیدر بیماران قلبی- عروقی باشد.
Khodadad Hatkeh Poshti Z, Hassanzadeh R, Emadian S. The Effectiveness of Emotional Schema Therapy on Neuroticism and the Life Style of Cardiovascular Patients. J Babol Univ Med Sci 2021; 23 (1) :46-52 URL: http://jbums.org/article-1-9698-fa.html
خداداد هتکه پشتی زینب، حسن زاده رمضان، عمادیان سیده علیا. اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نوروزگرایی و سبک زندگی بیماران قلبی- عروقی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل. 1400; 23 (1) :46-52