1- گروه فیزیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران ، saeedpazhoohan@yahoo.com
چکیده: (3447 مشاهده)
سابقهو هدف: درد نوروپاتیک یک عارضه شایع دیابت است. امروزه از داروهای ضد درد اپیوئیدی مانند مرفین جهت تسکین درد نورپاتیک استفاده میشود. از آنجایی که تاکنون اثرات تنفسی مرفین در دیابت بررسی نشده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر هیپرگلیسمی مزمن بر اثرات تنفسی مرفین می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه 8 تایی: گروه کنترل (تزریق بافر سیترات به عنوان حلال استرپتوزوتوسین)، گروه مرفین (تزریق بافر سیترات به عنوان حلال استرپتوزوتوسین، تزریق مرفین قبل از ثبت تنفسی)، گروه هیپرگلیسمی (تزریق استرپتوزوتوسین) و گروه هیپرگلیسمی- مرفین (تزریق استرپتوزوتوسین، تزریق مرفین قبل از ثبت تنفسی) تقسیم شدند. هیپرگلیسمی با تزریق داخل صفاقی mg/kg 35 استرپتوزوتوسین القا گردید. ثبت تنفس بوسیله دستگاه پلی تیسموگرافی انجام گردید. سپس حجم و فواصل تنفسی و تعداد تنفس جهت آنالیز در محیط نرم افزار متلب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:میانگین تعداد تنفس (در گروه هیپرگلیسمی 3/9±83 و گروه کنترل 4±101 (0/05>p))، ضریب تغییرات تعداد تنفس (در گروه هیپرگلیسمی 0/1±0/615 و گروه کنترل 0/07±1/05 (0/05>p))، میانگین حجم تنفس (در گروه هیپرگلیسمی 0/19±1/44 و گروه کنترل 0/11±1/1 (0/05>p)) و میانگین فواصل تنفس (در گروه هیپرگلیسمی 0/01±1/28 و گروه کنترل 0/03±0/93 (0/05>p)) بود. ضریب تغییرات حجم تنفسی (در گروه هیپرگلیسمی-مرفین 14/16±1/0 و گروه مرفین 0/1±1/68 (0/05>p))، میانگین حجم تنفسی (در گروه هیپرگلیسمی-مرفین 0/34±1/24 و گروه مرفین 0/04±0/37 (0/05>p)) و میانگین فواصل تنفسی (در گروه هیپرگلیسمی-مرفین 0/07±1/09 و گروه مرفین 0/05±0/74 (0/01>p) بود.
نتیجه گیری:نتایج مطالعه نشان داد که هیپرگلیسمی باعث تغییر الگوی تنفس و پاسخدهی سیستم تنفسی به مرفین می شود.
Pazhoohan S, Alimoradian A. The Effect of Streptozotocin-Induced Chronic Hyperglycemia on Respiratory Effects of Morphine in Rats. J Babol Univ Med Sci 2020; 22 (1) :188-194 URL: http://jbums.org/article-1-8885-fa.html
پژوهان سعید، علیمرادیان عباس. تاثیر هیپرگلیسمی مزمن القا شده با استرپتوزوتوسین بر اثرات تنفسی مرفین در موش های صحرایی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل. 1399; 22 (1) :188-194