1- واحد توسعه تحقیقات بیمارستان آیت اله روحانی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران ، hamidreza.vafaey@yahoo.com
چکیده: (6278 مشاهده)
سابقه و هدف: آگاهی از میزان شیوع ریسک فاکتورهای قابل اصلاح بیماری های قلبی عروقی و سعی در اصلاح و کنترل آن میتواند در کاهش احتمال وقوع بیماری قلبی عروقی پیشرفته که منجر به جراحی های سنگین و پرعارضه میشود مؤثر باشد. از آنجائیکه ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی پیشرفته در شمال ایران چندان مشخص نیست، این مطالعه به منظور بررسی ریسک فاکتورهای بیماری عروق کرونر قلب در بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر در شهرستان بابل انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 460 نفر از بیمارانی که از ابتدای سال 1390 تا انتهای سال 1394 در بیمارستان آیتالله روحانی شهرستان بابل تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر قلب قرار گرفتهاند، انجام شد. ریسک فاکتورهای قابل اصلاح بیماری کرونری قلب با توجه به اطلاعات ثبت شده در پروندههای پزشکی بیماران مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها: شیوع فشار خون در کل نمونه 56/74%(261نفر)، شیوع هیپرلیپیدمی 32/61%(150نفر) و شیوع دیابت 38/91% (179نفر) بوده است. 31/09%(143نفر) از بیماران سابقه انفارکتوس میوکارد در گذشته داشتهاند. 12/6% (58نفر) از بیماران از سیگار استفاده میکردهاند که تمامی آنها مرد بودند. از نظر توزیع جنسی، 53 %( 244 نفر) از بیماران مرد و 47% (216نفر)، زن بودند. متوسط سن بیماران 9/72±61/4 سال بوده و میانگین وزن بیماران 12/57±68 کیلوگرم بود. از لحاظ شاخص توده بدنی میانگین کلی 4/25±26/3 بود. نتیجهگیری: طبق نتایج مطالعه حاضر در جمعیت بیماران قلبی شهرستان بابل، فشار خون، دیابت و چاقی از شیوع قابل توجهی برخوردارند. شیوع ریسک فاکتورها در زنان بیشتر است. لذا غربالگری به موقع و کنترل دقیق این موارد می تواند در پیشگیری از ایجاد عوارض بلند مدت حائز اهمیت باشد.
Behzad C, Zakeri S, Vafaey H. An Evaluation of the Risk Factors of Coronary Artery Disease in Patients Undergoing Coronary Artery ByPass Graft Surgery in Babol. J Babol Univ Med Sci 2019; 21 (1) :6-10 URL: http://jbums.org/article-1-7820-fa.html
بهزاد کاترین، ذاکری سعیده، وفایی حمیدرضا. بررسی ریسک فاکتورهای بیماری عروق کرونر قلب در بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر در شهرستان بابل . مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل. 1398; 21 (1) :6-10