1. مرکز تحقیقات ایمونوژنتیک، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران ، siahposht@mazums.ac.ir
چکیده: (2139 مشاهده)
سابقهو هدف: ترومای شدید مغزی مهمترین عامل مرگ و میر در بین جوانان جهان می باشد. با توجه به تاثیر نوروپروتکتیو لوزارتان بر بهبود آسیب مغزی، این مطالعه با هدف بررسی اثرات لوزارتان بر روی نمرات نورولوژیکی، سلامت سد خونی- مغزی (Blood-Brain Barrier) و ادم مغزی، تغییرات هیستولوژیکی به دنبال القاء ترومای شدید مغزی در موش صحرایی نر انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 60 سر موش های صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250 تا 280 گرم در 7 گروه به ترتیب : 1- Intact (دست نخورده)، 2- شم (Surgery Sham)،3-ضربه مغزی،4- حلال لوزارتان(سالین)، 5- دوز کم لوزارتان (mg5)، 6- دوز متوسط (mg 10) 7- دوز بالای لوزارتان (mg 20) و در هر گروه 8-6 سر استفاده شد. 30 دقیقه بعد از ضربه مغزی با روش مارمارو (روش رهاسازی وزنه از ارتفاع) دوزهای مختلف لوزارتان به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در تمامی گروه ها تست رفتاری نورولوژیکی، خیز مغزی و سلامت سد خونی- مغزی اندازه گیری شده و سپس از مغز حیوان برای رنگ آمیزی بافتی استفاده گردید. یافتهها: لوزارتان در دوزهای 5 (4/36±79/75) و 10 (5/60±70/375) میلی گرم توانست ادم مغزی را کاهش داده (0/001p<) و نمرات نورولوژیکی به ترتیب (1/41±11) و (1/90±12/75) و تعادلی حیوان را درbeam task به ترتیب (3/313±11/125) و (2/94±6/875) بهبود بخشد (0/001p<). در دوز 10 میلی گرم اثرات معنی دار تر بوده است (2/94±6/875) (0/001p<). از نظر بافت شناسی نیز لوزارتان سبب کاهش ادم پری وسکولار، نکروز نورونی و کاهش ادم استروسیت ها گردید. لوزارتان در دوز 20 میلی گرم تاثیری نداشت (0/05p>). نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که لوزارتان موجب بهبود پیامدهای جراحت مغزی می گردد که برای بررسی مکانیسم های این اثر نیاز به مطالعات بیشتری در آینده می باشد.
Shadi S, Siahposht-Khachaki A, Hooshmand G. Neuroprotective Effect of Losartan after Traumatic Brain Injury in Male Rats Based on Marmarou Model. J Babol Univ Med Sci 2022; 24 (1) :305-319 URL: http://jbums.org/article-1-10319-fa.html
شادی شیوا، سیاه پشت خاچکی علی، هوشمند غلامرضا. اثر محافظت نورونی لوزارتان به دنبال ترومای شدید مغزی به روش مارمارو در موش صحرایی نر. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل. 1401; 24 (1) :305-319