OTHERS_CITABLE مقایسه اثر اشعه مادون قرمز و کرم فنی توئین بر ترمیم زخم پوستی رت سابقه و هدف: اشعه مادون قرمز (IR) یکی از درمان های الکتروتراپی است که با کمترین عوارض جانبی در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود، اما راجع به تاثیر آن بر روند ترمیم زخم نظرات متفاوتی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی اشعه IR بر ترمیم زخم پوستی رت و مقایسه آن با اثر فنی توئین است. مواد و روش ها: این مطالعه مداخله ای تجربی، روی سه گروه از موش ها (Rat) انجام شد. پس از بیهوش کردن حیوان، زخم پوستی به مساحت تقریبی 2cm در پشت گردن آنها ایجاد شد. سپس از روز 3 بعد از ایجاد زخم، اشعه IR و فنی توئین 1% در دو گروه فوق استفاده شد. گروه شاهد هیچگونه درمانی دریافت نکرد. سطح زخم، درصد بهبودی زخم و وزن موش در روزهای اول، چهارم، هفتم و دهم بعد از ایجاد زخم اندازه گیری شد. تعداد فیبروبلاست ها، فیبرهای کلاژن، رگ های خونی کوچک، لنفوسیت ها، ماکروفاژها، نوتروفیل ها و ضخامت اپی درمیس بوسیله بیوپسی در روز ده تعیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درصد بهبودی در روز چهارم در سه گروه اختلاف معنی داری ندارد ولی در روز هفتم در گروه IR برابر با (17.7±51.5)، شاهد (17.9±38.8) و فنی توئین (10.1±55.3) بود (P<0.04). در روز دهم درصد بهبودی در گروه IR برابر با (17.5±68.4)، شاهد (18.4±57) و فنی توئین (8.2±78.9) بود (P<0.01). تعداد عروق، فیبروبلاست ها، ماکروفاژها، لنفوسیت ها، نوتروفیل ها و ضخامت اپی درم بعد از ده روز در سه گروه معنی دار نبود. تعداد فیبرهای کلاژن در گروه IR بطور معنی داری بیش از دو گروه دیگر بود (P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه اشعه IR ترمیم زخم را از روز هفتم به بعد تسریع می کند که این اثر قابل مقایسه با اثر ترمیمی کرم فنی توئین است. http://jbums.org/article-1-2706-fa.pdf 2014-05-31 7 11 اشعه مادون قرمز الکتروتراپی ترمیم زخم فنی توئین Comparison of the effect of infrared (IR) and Phenytoin cream on skin wound healing in rat Background and Objective: Infrared (IR) is one of the modalities in electrotherapy that indicates for treatment of some diseases with minimal side effects, but there is different ideas about its effects on wound healing. The aim of this study was to investigate effects of IR on skin wound healing in rat and its comparison with phenytoin’s effect. Methods: This interventional and experimental study was done on three groups of rats. After inducing general anesthesia in rats, skin wound was made on dorsal neck about 2 cm². Then from third day after operation, IR and phenytoin cream (1%) were indicated in two groups. No treatment was administered for control group. Wound surface area, percentage of recovery and rat weight change post operation at 1st, 4th, 7th and 10th day were measured. Number of fibroblasts, collagen fibers, new vessels, lymphocytes, macrophages, neutrophils and thickness of epiderm were determined in three groups by biopsy at 10th day. Findings: The results showed that percentage of recovery was not significantly different in three groups at 4th day. But, percentage of recovery at 7th day in IR, control and phenytoin group were 51.5±17.7, 38.8±17.9 and 55.3±10.1, respectively (P<0.04) and at 10th day in IR, control and phenytoin group were 68.4±17.5, 57±18.4 and 78.9±8.2, respectively (P<0.01). Number of new vessels, fibroblasts, macrophages, lymphocytes, neutrophils and thickness of epiderm were not significantly different in three groups after 10th days. Number of collagen fibers was significantly different in three groups (P<0.01). Conclusion: Findings suggest that infrared accelerates wound healing from 7th day that this effect is the same as phenytoin’s healing effect. http://jbums.org/article-1-2706-en.pdf 2014-05-31 7 11 IR Electrotherapy Wound healing Phenytoin R Tavakoli 1 AUTHOR H Najafi Pour 2 AUTHOR MR Hadian 3 AUTHOR GH.R Aliyaei 4 AUTHOR F Nabipour 5 AUTHOR S Talebian 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تاثیر عصاره هیدروالکلی گیاه بابونه در پیشگیری از تشنج ناشی از نیکوتین در موش سفید کوچک سابقه و هدف: تشنج از مهمترین علائم صرع است که به عنوان یک اختلال نورولوژیکی، تعداد زیادی از افراد جوامع مختلف از آن رنج می برند. با توجه به عوارض جانبی و سمیت دارویی صناعی، در حال حاضر بعضی از داروهای گیاهی در درمان تشنج بکار می روند. این مطالعه به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی گیاه بابونه در پیشگیری از تشنج ناشی از نیکوتین در موش سوری می پردازد. مواد و روش ها: در مطالعه دوز-پاسخ، دوزهای مختلف عصاره (500، 600، 800 و 1000 میلی گرم بر کیلوگرم) به گروه های مورد آزمایش (هر گروه 8 حیوان) تزریق داخل صفاقی شد و گروه کنترل سرم فیزیولوژی (1ml/100g IP) دریافت نمود. بعد از 30 دقیقه، به حیوانات تمام گروه ها نیکوتین (5mg/kg) از طریق داخل صفاقی تزریق گردید و زمان شروع، دوام و شدت تشنج اندازه گیری شد. در مطالعه دوز-پاسخ موثرترین دوز عصاره (1000mg/kg) و سرم فیزیولوژی در زمان های 0، 15، 30، 45 و 60 دقیقه قبل از تزریق نیکوتین، به ترتیب تجویز گردیدند و زمان شروع، دوام اثر و شدت تشنج اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از دوز-پاسخ نشان داد که دوزهای 600، 800 و 1000 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره موجب افزایش زمان شروع تشنج و کاهش دوام تشنج می گردد. نتایج حاصل از دوز-پاسخ نشان داد که زمان شروع، دوام و شدت تشنج در زمان های 15، 30، 45 و 60 دقیقه به ترتیب افزایش، کاهش و کاهش می یابد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این واقعیت است که عصاره هیدروالکلی دارای اثر ضد تشنج می باشد. جهت شناخت مکانیسم اثر این عصاره نیاز به مطالعه بیشتر روی مدل های مختلف حیوانی می باشد. http://jbums.org/article-1-2707-fa.pdf 2014-05-31 12 17 بابونه نیکوتین تشنج موش سفید Preventive effect of hydroalcoholic extract of Matricaria Chamomilla on Nicotine induced convulsions in mice Background and Objective: Convulsions are the most important symptom of generalized epileptic attacks, a neurological disorder in which many people of different societies are suffering from it. Because of the side effects and toxicity of the synthetic drugs, nowadays herbal medicines are used in the treatment of convulsions. This study was performed to survey the anti convulsion effect of the hydroalcoholic extract of Matricaria Chamomilla on Nicotine induced convulsions in mice. Methods: In dose-response study, different doses for the extracts (500, 600, 800 and 1000 mg/kg) were injected to test groups (Each group 8 animals) intraperitoneally, and control group received normal saline (1ml/100g IP). After 30 minutes, nicotine (5 mg/kg) was given to all groups (IP) and the time for onset, duration and intensity of the convulsions were recorded. In time-response study, the most effective dose of extract (1000 mg/kg) and normal saline were administered 0, 15, 30, 45 and 60 minutes before nicotine injection, respectively and time for onset, duration and intensity of convulsions were recorded. Findings: Results of dose-response showed that 600, 800 and 1000 mg/kg of extract increasing time for onset and decrease duration of convulsions. The results of time-response showed that, the time for onset, duration and intensity of convulsions, increased, decreased and decreased for 15, 30, 45 and 60 minutes, respectively. Conclusion: Results obtained from this study showed hydroalcoholic extracts of Matricaria Chamomilla has anti convulsions effect. In order to know the mechanism of action of extracts, it needs more study on different animals models. http://jbums.org/article-1-2707-en.pdf 2014-05-31 12 17 Matricaria chamomilla Nicotine Convulsions Mice A Arzi 1 AUTHOR M Kesmati 2 AUTHOR M Alikhani 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر برخی از عوامل خطر بر تولد نوزادان کم وزن (LBW) سابقه و هدف: کمی وزن تولد یک شاخص اساسی مرگ و میر شیرخواران بوده و در بعضی از کشورها موجب مرگ 70% از نوزادان می شود. شیوع و عوامل خطر آن در جوامع مختلف متفاوت می باشد. این مطالعه بمنظور تعیین شیوع و رابطه عوامل موثر بر تولد نوزادان کم وزن در شهر بابل انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی طی سال 1379 بصورت سرشماری بر روی 2228 تولد در شهر بابل انجام شد. اطلاعات در مورد سن مادر، تعداد حاملگی و زایمان، سطح سواد، سابقه بیماری های کلیوی، دیابت و فشار خون مادر، همچنین وزن، جنس، سن داخل رحمی و چندقلو بودن نوزاد در پرسشنامه ای تکمیل گردید. سپس داده ها با استفاده از آزمون آماری X² و مدل رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 0/05 p< معنی دار تلقی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوع LBW برابر 7/7% می باشد. نسبت شانس کم وزنی در دختران به پسران 1/7 برابر افزایش نشان داد (P=0/001). همچنین خطر شانس کم وزنی در نوزادان نارس (کمتر از 37 هفته) در مقایسه با نوزادان ترم 20/5 افزایش و در مادران با سنین زیر 19 سال و یا بیشتر از 35 سال در مقایسه با بیشتر از 19 سال و کمتر از 30 سال  2/3 برابر افزایش نشان داد (P=0/000).  نتیجه گیری: پیشگیری از زایمان های زودرس و آموزش جهت جلوگیری از حاملگی در مادران زیر 19 سال و بالای 35 سال توسط مسئولین وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی می تواند نقش مفیدی در پیشگیری از تولد نوزادان کم وزن داشته باشد. http://jbums.org/article-1-6458-fa.pdf 2016-11-21 18 24 شیوع کم وزنی هنگام تولد عوامل خطر زایمان زودرس Effect of Risk Factors on Low Birth Weight Neonates BACKGROUND AND OBJECTIVE: Low birth weight (LBW) in neonates is one of the main causes of neonatal mortality and in some countries is the cause of 70% of neonatal mortality. Prevalence and risk factors of LBW are different in various countries. The aim of this study was to determine the incidence of low birth weight and its related factors in Babol, Iran. METHODS: This descriptive and analytical study was done on 2228 neonates in Babol during 2000. Data included age, weight, gender, education, history of blood pressure, diabetes and renal disease, gestational age and multiple gravid for neonates were statistically analyzed by SPSS soft-ware and X² test and P<0.05 was considered significant. FINDINGS: Incident of LBW was 7.7%. LBW in female in comparison to males showed 1.7 fold increasing (P=0.001). Also, the risk of LBW in premature neonates (Less than 37 weeks) in comparison with term neonates increased 20.5 and in mothers under 19 years and over 35 years in comparison to those over 19 years and under 30 years had 2.3 fold increasing (P<0.000). CONCLUSION: The control of preterm labor and instruction to mothers under 19 years and over 35 years can be useful in prevention of LBW neonates. http://jbums.org/article-1-6458-en.pdf 2016-11-21 18 24 Prevalence LBW Risk factors Preterm labor Y Zahed Pasha 1 AUTHOR MR Esmaeili Dooki 2 AUTHOR M Haji Ahmadi 3 AUTHOR G Asgardon 4 AUTHOR R Ghadimi 5 AUTHOR M Baleghi 6 AUTHOR A Bijani 7 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه اثرات لیدوکائین تنها و لیدوکائین همراه با پتیدین بر عمق و طول بی دردی حین و بعد از بلوک داخل وریدی اندام فوقانی سابقه و هدف: یکی از روش های جایگزین بیهوشی که بطور مطمئنی از دیرباز با استفاده از داروهای بی حس کننده موضعی جهت انجام اعمال جراحی کوتاه مدت اندام ها مورد استفاده قرار گرفته است بلوک داخل وریدی موضعی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثرات پتیدین همراه با لیدوکائین و لیدوکائین تنها در روش بلوک داخل وریدی اندام فوقانی جهت افزایش عمق بلوک و طول بی دردی پس از اعمال جراحی اندام فوقانی انجام شد. مواد و روش ها: در یک آزمون بالینی آینده نگر، 50 بیمار ASA کلاس I و II در گروه سنی 60-20 سال بطور تصادفی در یکی از دو گروه مطالعه قرار گرفتند. به بیماران گروه یک 40 میلی لیتر لیدوکائین 0.5% و به بیماران گروه دو 40 میلی لیتر لیدوکائین 0.5% به همراه 50 میلی گرم پتیدین بصورت موضعی تزریق شد. در انتهای عمل حین خالی کردن تورنیکه، به بیماران گروه یک 50 میلی گرم پتیدین داخل وریدی تزریق شد. زمان شروع درد تورنیکه ثبت گردید و عمق بلوک با استفاده از پاسخ بیمار به تحریک دردناک درست قبل از شروع جراحی توسط یک Five points scale بررسی شد. تمام بیماران به مدت 12 ساعت پس از عمل از نظر شروع درد محل عمل، پیگیری و زمان آن ثبت گردید. یافته ها: زمان شروع درد تورنیکه در گروه یک، 29.5 دقیقه و در گروه دو، 42.9 دقیقه بود (P=0.023). طول بی دردی پس از عمل در گروه دو، (6.8 ساعت) بطور واضحی از گروه یک، (3.7 ساعت) بیشتر بود (P=0.002). عمق بلوک نیز در گروه دو نسبت به گروه یک بطور معنی داری بیشتر بود (P=0.013). نتیجه گیری: اضافه کردن پتیدین به لیدوکائین در روش بلوک وریدی اندام فوقانی در مقایسه با روش رایج لیدوکائین تنها، ضمن به تاخیر انداختن درد ناشی از تورنیکه و شروع درد پس از عمل، موجب افزایش عمق بلوک گشته و می تواند بطور واضحی سبب بهبود شرایط حین عمل گردد. http://jbums.org/article-1-6430-fa.pdf 2014-05-31 25 29 بلوک داخل وریدی موضعی لیدوکائین پتیدین درد Comparison of the effects of Pethidine plus Lidocaine and Lidocaine alone on depth and duration of post operative analgesia in IV block of upper limb Background and Objective: One of the alternative methods for general anesthesia that has been used for a long time by means of local anesthetic drugs for brief limbs procedures is intravenous regional block. This research was designed to study the effects of Pethidine plus Lidocaine in intravenous regional anesthesia and comparing it with the conventional method of Lidocaine alone in order to intensity the depth of block and duration of postoperative analgesia in upper limb procedures. Methods: In a prospective and clinical trial, 50 patients (20-60 years old) in ASA class I and II were divided into 2 groups: The patients in group 1 were injected 40ml Lidocaine 0.5% and to the patients in group 2 we added 50ml Pethidine to their 40ml Lidocaine 0.5% regionally. At the end of surgery, along with tourniquet deflation 50mg intravenous Pethidine was injected to group 1. The onset time of tourniquet was recorded and the depth of the block was assessed according to the patient response to painful stimulation just before beginning of the surgery with 5 points scale. All the patients were followed up for 12 hours after procedure to determine the onset of postoperative pain and then it was recorded. Findings: The onset time of tourniquet, pain was 29.45 and 42.41 minutes in group 1 and 2, respectively (P=0.023). The duration of postoperative analgesia in group 2 was 6.83 hours, which was obviously longer than that of group 1 (3.72 hours) (P=0.002). The intensity of the block in group 2 was significantly more than group 1 (P=0.13). Conclusion: According to the results, addition of Pethidine to Lidocaine in upper limb intravenous regional anesthesia, in contrast to the conventional method of Lidocaine alone, not only delays the tourniquet pain and postoperative pain also increases the intensity of block with clear improvement of the perioperative conditions. http://jbums.org/article-1-6430-en.pdf 2014-05-31 25 29 Intravenous regional block Lidocaine Pethidine Pain
OTHERS_CITABLE بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بهار نارنج بر روند تکثیر سلولهای بنیادی عصبی در شرایط آزمایشگاهی (In vitro) سابقه و هدف: یکی از مهم ترین مسائل در سلول درمانی استفاده از یک محرک مناسب برای افزایش سرعت تکثیر و رشد سلول های بنیادی در شرایطIn vitro و In vivo می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی گل بهار نارنج (Citrus aurantium) بر روی روند تکثیر و رشد سلول های بنیادی عصبی نوزاد موش صحرایی در شرایط آزمایشگاهی (In vitro) است. مواد و روشها: سلول های بنیادی عصبی به روش مستقیم و با استفاده از هضم آنزیمی از هیپوکمپ مغز نوزاد 3 روزه موش صحرایی استخراج شد. به منظور تعیین بهترین غلظت عصاره گل بهار نارنج، سلول ها به مدت 48 ساعت با غلظت های 200، 400، 600، 800 و 1000 میکروگرم به ازای هر میلی لیتر محیط کشت تیمار شدند و میزان تکثیر سلولی با روش MTT بررسی گردید. یافته ها: با توجه به نتایج بدست آمده، عصاره گل بهار نارنج تکثیر سلول های بنیادی عصبی را در مقایسه با گروه تیمار نشده افزایش می دهد. همچنین تاثیر عصاره گل بهار نارنج وابسته به غلظت آن دارد. نتایج این مطالعه نشان داد، سلول های تیمار شده با غلظت 600 میکروگرم عصاره گل بهار نارنج به ازای هر میلی لیتر در محیط کشت بالاترین میانگین درصد تکثیر (06/0±81/0) را نسبت به گروه کنترل (02/0±59/0) دارد (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر عصاره گل بهار نارنج بر روی روند تکثیر سلول های بنیادی عصبی در شرایط آزمایشگاهی، چنین به نظر می رسد که استفاده از این عصاره گیاهی جهت مقاصد سلول درمانی در بیماری های سیستم عصبی مانند ضایعات نخاعی در کلینیک سودمند است. http://jbums.org/article-1-4827-fa.pdf 2014-06-19 25 29 گل بهار نارنج سلول های بنیادی عصبی تکثیر سلولی سلول درمانی. In Vitro Evaluation of Hydroethanolic Extracts of Citrus Aurantium on Proliferative Rate of NSCs BACKGROUND AND OBJECTIVE: The use of an appropriate stimulus to speed up in vitro and in vivo stem cell proliferation and growth is the one of the most important issues in cell therapy. The aim of this study was in vitro evaluation of hydroethanolic extraction of citrus aurantium on proliferation and growth rates of neonate rat neural stem cells. METHODS: Neural stem cells were isolated using enzymatic digestion from hippocampus region of 3 day old neonatal rat brain. To determine optimal concentration of citrus aurantium extraction, isolated neural stem cells were treated at 200, 400, 600, 800 and 1000 µg/ml for 48 h. Then cells proliferation rate were evaluated using MTT assay method. FINDINGS: Citrus aurantium promoted neural stem cells proliferation compared to untreated cells. As well as the effect of aurantium extract is dose dependent. The result of this study showed that proliferative rate in treated cells with 600 µg/ml of Citrus aurantium extraction (0.81±0.06) significantly is higher than control (untreated neural stem cells) group (0.59±0.02). (p<0.05) CONCLUSION: Regarding the effect of Citrus aurantium extract on the proliferation rate of neural stem cells, the use of hydroethanolic extraction of Citrus aurantium can be useful for clinical purposes to cell replacement therapy of various neurodegenerative disorders such as spinal cord injury. http://jbums.org/article-1-4827-en.pdf 2014-06-19 25 29 Citrus aurantium Neural stem cells Cell proliferation Cell therapy. A.R. Abdanipour (PhD) 1 AUTHOR B. Shadman 2 AUTHOR F. Salimi Nanehkaran 3 AUTHOR R. Bonabi 4 AUTHOR A. Norian 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه اثرات لیدوکائین تنها و لیدوکائین همراه با پیتدین بر عمق و طول بی دردی حین و بعد از بلوک داخل وریدی اندام فوقانی سابقه و هدف : یکی از روشهای جایگزین بیهوشی که بطور مطمئنی از دیرباز با استفاده از داروهای بی حس کننده موضعی جهت انجام اعمال جراحی کوتاه مدت اندامها مورد استفاده قرار گرفته است بلوک داخل وریدی موضعی است .این مطالعه به منظور مقایسه اثرات پتیدین همراه با لیدوکائین و لیدوکائین تنها در روش بلوک داخل وریدی اندام فوقانی جهت افزایش عمق بلوک و طول بی دردی پس از اعمال جراحی اندام فوقانی انجام شد.  مواد و روشها : در یک آزمون بالینی آینده نگر، 50 بیمار ASA کلاس I و II در گروه سنی 60-20 سال بطور تصادفی در یکی از دو گروه مطالعه قرار گرفتند. به بیماران گروه یک 40 میلی لیتر لیدوکائین نیم درصد و به بیماران گروه دو 40 میلی لیتر لیدوکائین نیم درصد به همراه 50 میلی گرم پتیدین به صورت موضعی تزریق شد. در انتهای عمل حین خالی کردن تورنیکه، به بیماران گروه یک 50 میلی گرم پتیدین داخل وریدی تزریق شد. زمان شروع درد تورنیکه ثبت گردید و عمق بلوک با استفاده از پاسخ بیمار به تحریک دردناک درست قبل از شروع جراحی توسط یک  scale Five points بررسی شد. تمام بیماران بمدت 12 ساعت پس از عمل ازنظر شروع درد محل عمل، پیگیری و زمان آن ثبت گردید. یافته ها: زمان شروع درد تورنیکه در گروه یک،29/5 دقیقه و در گروه دو، 42/9 دقیقه بود(0/023p=).طول بیدردری پس از عمل در گروه دو، (6/8 ساعت) بطور واضحی از گروه یک، (2/7 ساعت) بیشتر بود (0/002p=). عمق بلوک نیز در گروه دو نسبت به گروه یک بطور معنی داری بیشتر بود (0/013p=). نتیجه گیری: اضافه کردن پتیدین به لیدوکائین در روش بلوک وریدی اندام فوقانی در مقایسه با روش رایج لیدو کائین تنها، ضمن به تأخیر انداختن درد ناشی از تورنیکه و شروع درد پس از عمل، موجب افزایش عمق بلوک گشته و می تواند بطور واضحی سبب بهبود شرایط حین عمل گردد. http://jbums.org/article-1-6459-fa.pdf 2016-11-21 25 29 بلوک داخل وریدی موضعی لیدوکائین پتیدین درد. B Hassannasab 1 AUTHOR A Soleymani 2 AUTHOR M Matloob 3 AUTHOR P Amri 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تاثیر عوامل اقتصادی-اجتماعی بر میزان بروز بیماری های اتوپیک در مردان 25-16 ساله شهر سنندج سابقه و هدف: ابتلا به برخی از عفونت ها از قبیل سرخک و هپاتیت A با القا پاسخ ایمنی سلولی باعث تحریک پاسخ ایمنی نوع Th1 گشته و با خنثی نمودن فعالیت لنفوسیت های Th2 باعث کاهش بیماری های اتوپیک می گردد. لذا به علت ارتباط وضعیت اقتصادی-اجتماعی با شیوع بیماری های عفونی، در این مطالعه ارتباط بین وضعیت اقتصادی-اجتماعی با بیماری های اتوپیک بررسی گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، به طریقه خوشه ای تصادفی مشخصات دموگرافیکی و اطلاعات اقتصادی-اجتماعی حدود 3500 نفر از مردان 25-16 ساله شهر سنندج توسط همکاران آموزش دیده در سال 1380 جمع آوری گردید، در ضمن وضعیت سلامتی و بیماری این افراد نیز با گرفتن شرح حال و معاینه بدست آمده و در پرسشنامه مربوطه ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: براساس این مطالعه، فراوانی آسم، رینیت و کونژنکتیویت فصلی در مناطق حاشیه ای نسبت به نواحی اعیان نشین کمتر است (P<0.05). همچنین هر دو عامل کاهش درآمد خانواده و بالا رفتن میزان تحصیلات پدر، هر کدام تاثیر کاهنده بر روی فراوانی آسم فصلی دارند (P<0.05). فراوانی درماتیت اتوپیک در این جمعیت 1.5% بود که افزایش تحصیلات مادر باعث افزایش فراوانی این بیماری شده است (P<0.05). بالاخره فراوانی آسم اینترینسیک و فصلی به ترتیب 2.1% و 5.3%، رینیت و کونژنکتیویت فصلی و مزمن به ترتیب 11.8% و 6.1% بدست آمد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که شرایط اقتصادی-اجتماعی برتر تاثیر افزاینده ای بر روی فراوانی بیماری های اتوپیک در این جمعیت داشته است. http://jbums.org/article-1-2710-fa.pdf 2014-05-31 30 34 ازدیاد حساسیت آتوپیک تحصیلات والدین درآمد شرایط اقتصادی-اجتماعی Effect of socio-economic status on level of the Atopic diseases in 16-25 year old men in Sanandaj city Background and Objective: Exposure to certain infectious diseases such as measles and hepatitis A, by induction of cell mediated immunity cause a Th1 (T-helper) activity type immune response. Th1 can antagonize Th2 activity and therefore diminish atopic disease. Therefore, because of relationship between socio-economic status and infectious diseases it was decided to survey the relationship between socio-economic statuses with atopic disease. Methods: In this descriptive-analytical study, demographic characteristics and socio-economic data about 3500 individuals (16-25 years old man) of Sanandaj city was gathered with standard questionnaire by educated interns and nurses during 2001. A clinical diagnosis of atopic disease was assessed by history and physical examination. Findings: According to the results, living in lower socio-economic status area has decreasing effect on prevalence of seasonal asthma and rhinoconjunctivitis (P<0.05). Low family income and higher paternal education level have decreasing effect on prevalence of seasonal asthma (P<0.05). In observed population, the prevalence of atopic dermatitis was 1.5% and higher maternal education has augmentation effect to it (P<0.05). In this study, the frequency of intrinsic and seasonal asthma and seasonal and chronic rhinoconjunctivitis were 2.1%, 5.3% and 6.1%, 11.8%, respectively. Conclusion: This study showed that high socio-economic status cause increasing effect on prevalence of atopic diseases. http://jbums.org/article-1-2710-en.pdf 2014-05-31 30 34 Atopic hypersensitivity Parental education Income Socio-economic factors M Pour Ghasem 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تاثیر قطع عصب بر بافت مغز استخوان در موش صحرایی سابقه و هدف: مغز استخوان به دلیل خونسازی، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. هرگونه تغییر در روند فیزیولوژی آن مثل کم خونی آپلاستیک، تهاجم عوامل عفونت زا و تومورهای مغز استخوان باعث عوارض سیستمیک وسیعی در بدن می شود. یکی از عواملی که به نظر می رسد عمل مغز استخوان را متاثر سازد، قطع عصب آن است. مواد و روش ها: اعصاب محیطی فمورال و سیاتیک به ترتیب در زیر رباط اینگوئینال و نزدیک سوراخ سیاتیک بزرگ در پای راست رت ها قطع گردید. در فواصل زمانی 2، 8 و 12 هفته بعد از قطع، از مغز استخوان تیبیای راست نمونه برداری شد. سپس با استفاده از سه نوع رنگ آمیزی هماتوکسین ائوزین، تری کروم ماسون و تولوئیدین بلو و به روش مورفومتری، تغییرات مغز استخوان، اندازه و تعداد سلول های آن مورد بررسی کمی و کیفی قرار گرفت. یافته ها: بعد از دو هفته از قطع عصب، هسته سلول ها متراکم تر شده و جریان خون در مغز استخوان افزایش یافت. اندازه و تعداد سلول ها کاهش معنی داری نشان داد که در گروه های دیگر با توجه به گذشت زمان تشدید شد. از هفته هشتم، کاهش حالت متاکرومازی و افزایش کلاژن در مغز استخوان دیده شد که نشان از فیبریلاسیون زمینه بافت می نمود. نتیجه گیری: متراکم تر شدن هسته و کاهش در اندازه و تعداد سلول ها می تواند ناشی از کاهش فعالیت آنها در اثر قطع عصب باشد. بدنبال قطع عصب و تغییر متابولیسم سلول در نهایت turn over بافت، مختل شده که تغییرات کمی را به صورت کاهش در تعداد و اندازه سلول ها نشان داد. http://jbums.org/article-1-2711-fa.pdf 2014-05-31 35 38 قطع عصب بافت مغز استخوان رت Effect of denervation on the bone marrow tissue in rat Background and Objective: Bone marrow is a specific tissue, which is very important for Haemopoesis. Any changes in its physiological function, such as aplastic anemia, attack of infectious agents and tumors of bone marrow due to wide systemic side effects in body. Denervation is one of the factors that may effect on the function of bone marrow. Methods: Femoral and sciatic nerve of right leg were cut in the below of inguinal ligament and near of sciatic notch, respectively. 2, 8 and 12 weeks after denervation, bone marrow of right tibial bone was aspirated in all groups. Then quality and quantity of bone marrow changes, size and counter of its cells were studied by three stains (Toluidine blue, Masson trichrom and H;E) and Morphometric method. Findings: After 2 weeks denervation, condense of nucleus of cells and blood circulation of bone marrow increased. Size and cell numbers decreased and from 8th week decline of metochromasy and increase of collagen in the bone marrow were seen which was a sign of fibrillation in background tissue. Conclusion: Condense of nucleus and decrease of size and cell numbers could be result of decline of their function due to their denervation. After denervation and change of cell metabolism, turn over of tissue was disordered in which showed by decline in size and number of cells. http://jbums.org/article-1-2711-en.pdf 2014-05-31 35 38 Denervation Bone marrow Rat MR Rahmani 1 AUTHOR M Shariati 2 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه عوارض زودرس و دیررس بستن لوله های رحمی با لاپاراسکوپ در سه روش رینگ، فیلیشی کلیپ و الکتروکواگولاسیون دو قطبی سابقه و هدف: بستن لوله های رحمی به روش های مختلف لاپاراسکوپی از بهترین روش های کنترل جمعیت برای افرادی است که قصد باروری ندارند این مطالعه به منظور مقایسه عوارض زودرس و دیررس حاصل از اعمال جراحی بستن لوله های رحمی به سه روش لاپاراسکوپی کواگولاسیون دو قطبی، جاگذاری فیلیشی کلیپ و رینگ انجام شده است. مواد و روش ها: این مطالعه تحلیلی بصورت آینده نگر در مرکز زنان دانشگاه علوم پزشکی بابل بین سال های 1381-1375 انجام شده است. در این مطالعه 334 بیمار (187 نفر توسط الکتروکواگولاسیون دو قطبی، 50 نفر توسط جاگذاری فیلیشی کلیپ و 97 نفر با جاگذاری رینگ های دوتایی سیلاستیک) با شرایط سلامت طبی، تقاضای داوطلبانه، عدم محدودیت سنی و در نیمه اول سیکل قاعدگی و با بیهوشی عمومی تحت عمل قرار گرفتند. سپس عوارض زودرس و دیررس آنها ارزیابی و داده ها با استفاده از آزمون آماری t-test و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: عوارض زودرس شامل 4 مورد پارگی مزوی لوله و ایجاد هماتوم با روش رینگ (4.2%) و یک مورد با روش کواگولاسیون (0.5%) بوده است. اشکال در انجام پروسه عمل، درد شانه پس از عمل و طول زمان اقامت در بیمارستان بین سه گروه یکسان بوده است. درد لگنی زمان ترخیص در 19.4% بیماران رینگ، 7% بیماران الکتروکواگولاسیون و 6% بیماران فیلیشی دیده شد. احساس بهبودی بیماران الکتروکواگولاسیون و فیلیشی در 24 ساعت اول (به ترتیب 47.6% و 58%) اما رینگ 9% بوده است. در مقابل احساس بهبودی بیماران رینگ پس از 48 ساعت در (53.6%)، الکتروکواگولاسیون 9.6% و فیلیشی 10% بوده است. عوارض دیررس که پس از دو سال از انجام عمل ارزیابی شدند بین سه گروه اختلافی نداشت و فقط یک مورد حاملگی با رینگ در کل بیماران مشاهده شد. متوسط زمان عمل کواگولاسیون 2.5±8.4، رینگ 1.6±11.8 و فیلیشی 1.5±11.9 دقیقه بوده است. نتیجه گیری: بستن لاپاراسکوپیک لوله های رحمی به روش رینگ دارای عوارض زودرس و دیررس بالنسبه بیشتری از روش کواگولاسیون و فیلیشی کلیپ می باشد و استفاده از کواگولاسیون دو قطبی با لاپاراسکوپ تک پورت هم می تواند سریعترین روش عمل از میان سه روش فوق باشد. http://jbums.org/article-1-2712-fa.pdf 2014-05-31 39 45 لاپاراسکوپی بستن لوله های رحمی فیلیشی کلیپ سیلاستیک رینگ الکتروکواگولاسیون دو قطبی Comparison of short and long term complications of three methods of laparoscopic tubal ligation Background and Objective: The aim of this study was to compare short and long term complications of three modalities of laparoscopic tubal ligation by bipolar electrocoagulation, double ring and filishi clip. Methods: This analytical study as a prospective trial was performed on gynecologic center of Babol university of medical sciences between 1996-2002. In this study, 334 patients (187 by bipolar electrocoagulation, 50 by applying filishi clip and 97 by applying sialastic double ring) were operated by general anesthesia after including in the criteria: Medical health, voluntarily request, without age limit and in the first half of cycle. After evaluation of their early and late complications, data was analyzed by t-test and chi-square test. Findings: Early complications including mesosalpinx tearing and hematoma formation were happened in 4 cases of ring (4.2%) and one case of electrocoagulation (0.5%). Technical performance, post operation chest pain and hospital stay were equal among three modalities. Pelvic pain has been observed in 19.4% ring group, 7% electrocoagulation group and 6% filishi clip group following surgery. Complete recovery was obtained in 24 hrs for electrocoagulation and filishi group were 47.6% and 58%, respectively and 9% for ring method but within 48 hrs, it was obtained 53.6% for ring group, 9.6% for electrocoagulation group and 10% for filishi clip. Late complications, which were assessed after 2 years of operations, have been equal in three modalities. Only one case of pregnancy (Ring method) has been detected among the whole cases. Mean (±SD) operation times were 8.4 (±2.5) min, 11.8 (±1.6) min and 11.9 (±1.5) min for electrocoagulation, ring and filishi clip, respectively. Conclusion: Ring method of laparoscopic tubal ligation has more early and late complications relative to electrocoagulation and filishi methods, and using single puncture bipolar electrocoagulation can be the fastest procedure among the above three modalities. http://jbums.org/article-1-2712-en.pdf 2014-05-31 39 45 Laparoscopy Tubal ligation Flishi clip Silastic ring Bipolar electrocoagulation H Samiei 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE میزان پاسخدهی مناسب به واکسن هپاتیت B در بیماران HIV مثبت مراجعه کننده به مرکز مشاوره و مراقبت HIV/AIDS استان کرمانشاه سابقه و هدف: یکی از عفونت های توام شایع با عفونت HIV، هپاتیت B می باشد که توسط واکسیناسیون قابل پیشگیری است. میزان اثربخشی دوز روتین واکسن هپاتیت B در جمعیت معمولی بیش از 96% می باشد، اما این میزان در گروه های خاص از میزان اثربخشی کمتری برخوردار است. مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی خود شاهد 48 بیمار HIV مثبت دارای سرولوژی منفی Anti-HBs Ab و HBs Ag، تحت واکسیناسیون هپاتیت ب (0، 1 و 6 ماه) قرار گرفتند و دو ماه پس از تجویز آخرین دوز واکسن، Anti-HBs Ab مجددا به روش ELISA بررسی شد. وضعیت ایمنی سلولی توسط فلوسیتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: تنها 14 مورد (29.1%) از بیماران HIV مثبت، سرولوژی مثبت از نظر Anti-HBs Ab پیدا کردند (11 مرد و 3 زن). از این تعداد 4 مورد (28.6%) در گروه سنی بالای 40 سال بودند و از 34 بیمار HIV مثبت که به واکسن هپاتیت B پاسخ نداده بودند، 10 مورد (29.4%) بالای 40 سال بودند. میانگین تعداد لنفوسیت های CD4+T دار در گروه پاسخ داده به واکسن 352.5 و در گروه بدون پاسخ، 283.9 بود. دو مورد (17.6%) از 17 بیمار HIV مثبت با CD4+T<200 و 6 مورد (31.5%) از 19 بیمار HIV مثبت با 200<CD4 و CD4<500 و سه مورد (42.8%) از 7 بیمار HIV مثبت واکسینه شده با CD4>500 به واکسن هپاتیت B پاسخ دادند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه واکسیناسیون هپاتیت B بهتر است در مرحله مقدماتی آلودگی به ویروس HIV تجویز گردد و دوز روتین واکسن جهت ایجاد مصونیت زایی از کارآیی لازم برخوردار نمی باشد بنابراین مطالعات بیشتری جهت بررسی تجویز دوز دو برابر یا تکرار دوز روتین یا افزایش دفعات تجویز واکسن هپاتیت B در این گروه در معرض خطر مورد نیاز است. http://jbums.org/article-1-2713-fa.pdf 2014-05-31 46 51 HIV/AIDS واکسن هپاتیت B لنفوسیت های CD<sub>4</sub>+ T دار The response to Hepatitis B virus vaccine in HIV-infected patients (HIV/AIDS counseling and care center in Kermanshah) Background and Objective: HBV infection is preventable by effective vaccination in general population, but response to vaccine among HIV infected people seems to be low. Methods: In this prospective study, 48 HIV position patients with anti HBs-Ab and HBs Ag had hepatitis B vaccination (0, 1, 6 months). Anti-HBs levels were measured two months after the last dose by ELISA method. Cellular immunity was evaluated by flowcytometry. Findings: Only 14 (29.1%) of vaccinated HIV-infected patients had positive anti-HBs titers (11 males, 3 females). Among them, 4 (28.6%) were over 40 years and from 34 HIV positive patients who did not respond to hepatitis B vaccine, 10 (29.4%) were over 40 years old. The mean number of CD4+ T lymphocytes was 352.5 in responders and 283.9 in non-responders. 2 (17.6%) of 17 HIV positive patients with CD4+ T <200 AND 6 (31.5%) of 19 HIV positive patients with 200<CD4<500 and 3 (42.8%) of 7 HIV positive with CD4>500 responded to hepatitis B vaccine. Conclusion: Hepatitis B vaccination is better to be administered at the early stage of HIV infection. Conventional dose HIV vaccine is not enough for immunity. Therefore, it is recommended two-fold dose and repeated conventional dose or increasing interval administration of hepatitis B vaccine. http://jbums.org/article-1-2713-en.pdf 2014-05-31 46 51 HIV/AIDS Hepatitis B vaccine CD<sub>4</sub>+ T lymphocytes K Alaei 1 AUTHOR SD Mansoori 2 AUTHOR A Alaei 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تحلیلی ضایعات پستانی در ماموگرافی سابقه و هدف: ماموگرافی روشی آسان و قابل دسترس و غیر تهاجمی جهت غربالگری سرطان پستان است. این مطالعه با هدف تشخیص ضایعات پستانی در ماموگرافی افراد مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی بابل در سال 1377 الی 1378 انجام گردیده است. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بصورت مقطعی در 100 بیمار مراجعه کننده برای ماموگرافی در سال 1377 الی 1378 انجام گردید. یافته های ماموگرافی به همراه سن، علامت هنگام مراجعه و سن اولین زایمان و تاریخچه فامیلی، پس از ورود به کامپیوتر توسط نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری chi-square و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 20 نفر ماموگرافی غیر طبیعی و 80 نفر ماموگرافی طبیعی داشتند و میانگین سنی در این دو گروه به ترتیب 11.02±39.7 و 9.83±31.7 سال بود (P<0.05). در هیستوپاتولوژی 20 بیمار 7 مورد ضایعات بدخیم وجود داشت حساسیت و ارزش اخباری مثبت 100% و 35% بود. نتیجه گیری: با افزایش سن خطر بدخیمی پستان افزایش می یابد. اینتراداکتال کارسینومای مهاجم شایعترین یافته هیستوپاتولوژی بود. شایعترین یافته ماموگرافی، توده بدخیم با حدود نامشخص بود. http://jbums.org/article-1-2714-fa.pdf 2014-05-31 52 55 ضایعات پستانی ماموگرافی حساسیت ارزش اخباری مثبت An analytical survey on breast lesions in mammography Background and Objective: Mammography is an easy, available and noninvasive method that used for screening breast cancer. The aim of this study was to determine the breast lesions in patients referred to Shahid Beheshti hospital during 1998-1999. Methods: This descriptive, analytical and cross-sectional study was performed on 100 patients referred to Shahid Beheshti hospital for mammography during 1998-1999. Mammography findings, age, signs when referred, age of primipara and family history were analyzed by Chi-square and t-test. Findings: In this study, 20 subjects had abnormal mammography and 80 had normal mammography. The mean age of both groups was 39.7±11.02, 31.7±9.83 years, respectively (P<0.05). In histopathology, 7 of 20 patients were with malignant lesions. Sensitivity and positive predictive value (PPV) of mammography were 35% and 100%. Conclusion: According to the results, malignancy risk increases with increasing of age. In this study, the most common histopathology finding was invasive intraductal carcinoma. The most common mammographic finding was mass with ill-defined margins. http://jbums.org/article-1-2714-en.pdf 2014-05-31 52 55 Breast lesions Mammography Sensitivity PPV A Mahboobi 1 AUTHOR SH Alvandi 2 AUTHOR R Alizadeh Navaei 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE خود درمانی در برخورد با ضایعات پوستی در معلمین شهر بابل، سال تحصیلی 80-1379 سابقه و هدف: خود درمانی یکی از مسائل مهم بهداشتی است که می تواند منجر به مشکلات اقتصادی و درمانی گردد. در بیماری های پوستی موارد فراوانی از خود درمانی مشاهده می گردد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی خود درمانی در معلمین شهر بابل در برخورد با ضایعات پوستی در سال 80-1379 انجام شده است. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 337 معلم شهر بابل در سال تحصیلی 80-1379 انجام پذیرفت. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی یافته ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری Chi-square تجزیه و تحلیل و P<0.05 معنی دار تلقی شد. یافته ها: از 337 نفر 181 نفر (53.7%) زن و 156 نفر (46.3%) مرد بودند. خود درمانی در 27 نفر (8.3%) مشاهده گردید که بین خود درمانی معلمین با توجه به سن، میزان تحصیلات، جنس، تعداد فرزندان و مقطع تدریس اختلاف معنی داری وجود نداشت. ولی در مجردین فراوانی خود درمانی بیشتر از متاهلین بصورت معنی دار مشاهده شد (P=0.02). در برخورد با ضایعات پوستی 267 نفر (79.2%) مراجعه به متخصص پوست، 37 نفر (11%) مراجعه به پزشک عمومی و 6 نفر (1.8%) مراجعه به مربی بهداشت مدرسه را ذکر کردند. نتیجه گیری: فراوانی خود درمانی در برخورد با ضایعات پوستی در معلمین شهر بابل کم است. این امر می تواند به عنوان نکته مثبتی در بهبود آموزش بهداشت در کل جامعه محسوب شود. http://jbums.org/article-1-2715-fa.pdf 2014-05-31 56 60 خود درمانی معلمین بابل بیماری های پوستی Self-management in skin disease among Babolian teachers, educational year of 2000-01 Background and Objective: Self-management is one of the important health problems, which causes economic and health problems. Many cases of self-management were observed in skin diseases. The objective of this study was to determine the prevalence of self-management in skin diseases among teachers in Babol city in educational year of 2000-2001. Methods: This descriptive and cross-sectional study was performed on 337 teachers in Babol city in educational year of 2000-2001. Data was gathered with randomized cluster sampling by questionnaires and analyzed by Chi-square test and SPSS and P<0.05 was considered significant. Findings: From 337 teachers, 181 (53.7%) were female and 156 (46.3%) were male. Self-management was seen in 27 (8.3%) cases that there was not a significant difference between Self-management in skin diseases regarding ages, educational degree, sex, numbers of children and level of teaching. But, prevalence of self-management in single teachers was more than married ones (P=0.02). In skin problems, 276 (79.2%) teachers referred to dermatologist, 37 (11%) to general practitioners and 6 (1.8%) to school health teachers. Conclusion: Prevalence of self-management in skin problems among Babolian teachers was low. This finding can be considered as a positive point in improving population health education. http://jbums.org/article-1-2715-en.pdf 2014-05-31 56 60 Self-management Teachers Babol Skin diseases S Tirgar Tabari 1 AUTHOR K Hajian 2 AUTHOR AR Naderi 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE گزارش دو مورد مایستومای پا در کرمان و بررسی موارد گزارش شده قبلی در ایران سابقه و هدف: مایستوما بیماری موضعی، مزمن و زیر جلدی است که غلاف عضلات و استخوان ها را مبتلا می نماید و با راه های خروجی سینوسی شکل متعدد به پوست مشخص می شود. بیش از 20 گونه قارچ یا باکتری در اتیولوژی مایستوما دخیل شناخته شده است. دو مورد از این بیماری که به درمان دارویی تنها یا توام با جراحی پاسخ مناسب داده اند معرفی می گردند. گزارش مورد: بیمار اول، مردی 41 ساله می باشد که از سن 6 سالگی ضایعه ای بدون درد و متورم در پشت پای راست بیمار مشاهده شد. بعد از چند ماه که ضایعه بزرگتر شد و چرک از مجاری آن خارج می گردید اقدام به جراحی شد. پس از 10 سال بدنبال برخورد با پلیسه آهن، تورم و درد پا مجددا شروع شد که آزمایشات و رادیوگرافی مایستومای پا را تایید نمودند که به درمان با کوتریموکسازول و آمیکاسین جواب داده و تا 1.5 سال بعد بیماری برگشت نداشت. بیمار دوم مردی 38 ساله می باشد که با درد و تورم غیر گوده گذار پا متعاقب ضربه مراجعه کرد و با تشخیص آرتریت عفونی تحت درمان قرار گرفت و بدلیل عدم بهبودی پس از شش ماه و با انجام رادیوگرافی و آزمایشات لازم در این بیمار نیز مایستومای پا مسجل گردید که درمان با کوتریموکسازول برای بیمار شروع شد و تا یک سال بعد نیز بیماری برگشت نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه بیماری با بهداشت عمومی مرتبط بوده و سیر معلولیت زایی بیماری طول کشنده می باشد تاکید بر رعایت موازین بهداشتی توسط افراد و کشش برای تشخیص زودرس بیماری اهمیت دارد. http://jbums.org/article-1-2717-fa.pdf 2014-05-31 68 72 مایستوما مادورا فوت بیماری قارچی Report of two cases with Mycetoma of foot in Kerman and overview of other reported cases from Iran Background and Objective: Mycetoma is a chronic progressive and destructive subcutaneous disease that can involve fascia and bone. More than 20 microbial and fungal agents can cause Mycetoma. Cases: The first case was a 41-year-old man that a swollen and painless lesion was observed in dorsum of his right foot when he was six. After a few months that the lesion got larger and pus to come out of its ducts, operation was done. After 10 years, he had pain and swelling in his foot again because of touching with iron foreign body. Mycetoma of foot was confirmed by radiology and testing that treated with co-trimoxazole and amikacin and a recurrence of the disease was not observed for 1.5 years. The second case was a 38-year-old man who referred with pain and swelling of foot after a hit that with diagnosis of infectious arthritis was treated. After 6 months due to lack of improvement, Mycetoma of foot was confirmed by testing and radiology which treated with co-trimoxazole and the recurrence of the disease was not seen until one year later. Conclusion: Low environmental and public hygiene due to this disorder with long-term morbidity. According to this report, considering health care by individuals and early diagnosis is important. http://jbums.org/article-1-2717-en.pdf 2014-05-31 68 72 Mycetoma Madura foot Fungal disease H Hosseini 1 AUTHOR M Abedini 2 AUTHOR AR Khalilian 3 AUTHOR F Forghani 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE رابطه علائم نورولوژیک ظریف با اسکیزوفرنی سابقه و هدف: بیماری اسکیزوفرنی از شایعترین بیماری ها در حیطه روانپزشکی است که اخیرا تلاش های زیادی برای یافتن علل بیولوژیک و ارگانیک این بیماری صورت گرفته است. یکی از مواردی که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است علائم نورولوژیک ظریف و ارتباط آن با بیماری اسکیزوفرنی است. این مطالعه به منظور مقایسه علائم نورولوژیک ظریف بین بیماران اسکیزوفرن و خواهر یا برادر آنها و گروه شاهد انجام شده است. مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه شامل 30 بیمار اسکیزوفرن، 30 نفر خواهر یا برادر این بیماران و 30 نفر از کارکنان بیمارستان زارع ساری، به عنوان گروه شاهد می باشند. وجود علائم نورولوژیک ظریف در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس یک نمره کلی از نظر این علایم برای هر آزمودنی بدست می آید، در نهایت این گروه ها با هم مقایسه می شوند. یافته ها: میانگین علائم نورولوژیک در بیماران اسکیزوفرن بیشتر از خواهر یا برادر این بیماران و گروه شاهد است. همچنین میانگین نمرات علائم نورولوژیک خواهر یا برادران بیماران اسکیزوفرن بیشتر از گروه شاهد است. بعلاوه بین نمره کلی علائم نورولوژیک ظریف و سابقه فامیلی بیماری اسکیزوفرنی در گروه بیماران اسکیزوفرن ارتباط معنی داری وجود داشت (P=0.034). یعنی بیماران اسکیزوفرنی که سابقه فامیلی از نظر بیماری اسکیزوفرنی داشتند، نمره کلی از نظر علائم نورولوژیک ظریف بیشتر نسبت به سایر بیماران داشتند. هیچ ارتباطی بین سن و جنس و میانگین نمره کلی این علائم وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه که علائم نورولوژیک ظریف در بیماران اسکیزوفرن از دو گروه دیگر بیشتر است، دیدگاه بیولوژیک و ارگانیک در مورد اتیولوژی اسکیزوفرنی را تقویت می کند، این علائم می توانند به عنوان یک مارکر بیولوژیک قوی در بیماری اسکیزوفرنی مطرح شوند و با عنایت به شروع زودرس درمان با آنتی سایکوتیک ها، این علائم می توانند در سرنوشت بیماری تاثیر داشته باشند. http://jbums.org/article-1-2716-fa.pdf 2014-05-31 68 72 اسکیزوفرنی نورولوژی علایم نورولوژیک ظریف Relationship of neurologic signs with Schizophrenia Background and Objective: Schizophrenia is one of the most prevalent diseases in psychiatry. A lot of efforts have been made to find out the biologic and organic causes of this disease. One of the cases, which more attract the attention of researchers, is soft neurologic signs and their relationship with Schizophrenia. The objective of this study was to compare the prevalence of soft neurologic signs between Schizophrenia patients and their sisters and brothers, and normal group. Methods: 30 Schizophrenia patients, 30 persons of their sisters and brothers, and 30 persons of normal group were chosen and evaluated in view of soft neurologic signs. Then a total score was obtained in view of signs for each case. Finally these groups were compared with each other. Findings: The average of soft neurologic signs in Schizophrenia patients was more than in their sisters and brothers and in normal group. The average of scores of soft neurologic signs in these patients’ sisters and brothers was also more than in the normal group. There was also a significant relationship between the total score of the soft neurologic signs and the family history of Schizophrenia in Schizophrenia patients (P=0.034), it means that the patients having a family history for Schizophrenia, had a higher total score than other patients in view of soft neurologic signs. There was no relationship between age, sex and the average of total score of these signs. Conclusion: This findings that neurologic signs in Schizophrenia patients were more than in the 2 other groups confirms the biologic and organic view about the etiology of Schizophrenia, these signs can be raised as a strong biologic marker of Schizophrenia. Considering the early beginning of treatment by anti-psychotic drugs, these signs can influence the outcome of this disease. http://jbums.org/article-1-2716-en.pdf 2014-05-31 68 72 Schizophrenia Neurology Soft neurologic sign
OTHERS_CITABLE گزارش یک مورد پیلونفریت آمفیزماتوز و درمان طبی آن سابقه و هدف: پیلونفریت آمفیزماتوز عفونتی حاد و نکروزان در پارانشیم و اطراف کلیه است و مسئله ای مهلک و نادر می باشد. تشخیص و درمان زودرس در موفقیت درمان بسیار موثر است. امروزه با استفاده از سی تی اسکن و آنتی بیوتیک های قوی، درمان طبی توانسته در برخی موارد جانشین درمان جراحی گردد. گزارش مورد: آقای 74 ساله ای با حال عمومی بد، کاهش سطح هوشیاری، تب و درد پهلوها و سوزش ادرار در چند روز گذشته مراجعه کرد. آزمایشات موید عفونت ادراری و نارسایی حاد کلیه و سونوگرافی و سی تی اسکن شکم حاکی از وجود گاز در پارانشیم کلیه ها بود. با تشخیص پیلونفریت آمفیزماتوز بیمار سریعا تحت کنترل همودینامیک، قند خون و درمان آنتی بیوتیکی قرار گرفت. به علت اورمی همودیالیز انجام شد و نهایتا با رفع علائم و از بین رفتن عفونت بیمار از بیمارستان مرخص شد و پس از مدتی با بهبود کار کلیه همودیالیز قطع گردید. نتیجه گیری: درمان طبی و بموقع پیلونفریت آمفیزماتوز می تواند به عنوان جانشینی برای درمان جراحی این بیماری مهلک باشد. http://jbums.org/article-1-2718-fa.pdf 2014-05-31 73 76 پیلونفریت آمفیزماتوز درمان طبی نارسایی حاد کلیه دیابت Report of a case of medical treatment of emphysematous pyelonephritis Background and Objective: Emphysematous pyelonephritis is an acute and necrotizing parenchymal and perinephric infection. It is a rare and life threatening condition. To reach a successful outcome, early diagnosis and treatment is most important. Nowadays, the use of CT scan and antibiotics has enabled us to replace surgery with medical treatment in some cases. Cases: A 74-year-old man referred with bad general condition, decrease in level of consciousness, fever, flank pain and dysuria from a few days ago. Lab tests were compatible with a urinary tract infection and acute renal failure. Abdominal sonography and CT scan showed gas in both renal parenchymas. The diagnosis of emphysematous pyelonephritis was made. Hemodynamic support, control of blood sugar and IV antibiotics were applied. Uremic syndrome led to hemodialysis. Ultimately signs and symptoms improved and the infection was treated and the patient was discharge. Gradually renal function improved and hemodialysis was deceased. Conclusion: Early medical treatment can replace surgery in this life threatening condition. http://jbums.org/article-1-2718-en.pdf 2014-05-31 73 76 Emphysematous pyelonephritis Medical treatment Acute renal failure Diabetes N Eshkevari 1 AUTHOR R Akabri 2 AUTHOR F Oliaei 3 AUTHOR